مهارتهای جدید برای حفظ کنترل





وقتی کودک در برابر شما مقاومت می کند،به جای اینکه به این اقدام او صفت بد یا اشتباه بدهید،به جای اینکه به او ایراد بکیرید،مجازاتش کنید و یا برایش سخنرانی نمایید،او را کنترل کنید.
منظور از به اتاق خود فرستادن کودک یا از جمع خارج کردن او تهدید یا مجازات نیست.به جای آن هدف یادآور شدن این نکته به کودک است که تحت کنترل و اختیار پدر و مادر است.بدین معناست که کودک بداند پدر و مادرش چنین خواسته ای دارند.
خداوند بچه ها را کوچک آفریده که در صورت لزوم آنها رابلند کنیم و به اتق خودشان ببریم تا دقایقی تنها باشند.
وقتی بچه ها بد رفتاری می کنند اغلب فراموش می کنیم که پدر و مادر آنها رئیس و اختیاردار هستند،آنها هستند که می خواهند فرزندانشین این گونه رفتاری را به نمایش بگذارند.وقتی بچه ها از کنترل پدر و مادرشان خارج می شوند با توانایی و میل طبیعی خود به همکاری،قطع رابطه می کنند.وقتی به بچه ها چیزی نمی دهیم که سبب همکاری آنها با پدر و مادرشان شود،از پدر و مادرشان فاصله می گیرند و از کنترل خارج می شوند.
بها دادن به همکاری،توجه کردن به نیازهای کودک و دادن پاداش به او،میل به همکاری را در او افزایش می دهد.وقتی استرس برای کودک یا والد او افزایش می یابد این پیوند درونی موقتا قطع می شود و مانند اتومبیلی که از کنترل خارج شده باشد،سرانجام متلاشی می گردد.

نیاز به خارج شدن از جمع دیگران

پدر و مادر اگر به مهارتهای لازم مجهز باشند می توانند کنترل لازم را ایجاد کنند.این به بچه ها کمک می کند تا تحت کنترل باقی بماند.به ناچار بعضی از بچه ها در مواقعی از کنترل خارج می شوند.اما پدر و مادر موجه می توانند کنترل از دست رفته را ایجاد کنند.بچه ها برای اینکه تحت کنترل قرار بگیرند به خروج موقتی از میان جمع احتیاج دارند.
فرستادن کودک به اتاق خود برای تحت کنترل قرار دادن او ضرورت دارد.
حتی بسیاری از بالغها نمی دانند که در این شرایط نمی توانیم از بچه ها این انتظار را داشته باشیم.من با آموزش دادن به هزاران فرد بالغ برای حفظ کنترل و خویشتن داری،با مهارتهای متعددی برای ایجاد همکاری در کودکان آشنا شدم.وقتی پدر و مادر دلگیر،دلواپس،افسرده،بی تفاوت،منتقد،مبهوت،و سردرگم باشندواحساس گناه کنند،باید به درون خوذ نظر کنند و احساسات منفی شان را پیدا نمایند.
یکی از دلایل خسونت زیاد در خانواده های غریبها عدم کنترل احساسی است. نخستین مهارت برای فیصله دادن به اختلاف در یک رابطه و پایان بخشیدن به تمام خشونتها ،توجه به این نکته است که وقتی احساسات تند می شوند ، باید از میان جمع خارج شد تا به خونسردی رسید .
بالغهایی که کنترلشان را از دست می دهند و رفتارهای خشونت آمیز می کنند،بیشتراز آن جهت چنین می کنند ،زیزا هرگز نیاموخته اند که می توان با رفتن به خلوت از شر احساسات منفی خود خلاص شوند.و این توانایی اولیه چیزی است که به بچه ها ، نوجوان ها و نیزبالغها به آن نیز دارند.تفاوت میان کودک و بالغ در این است که یک بالغ علی القاعده می داند چه زمانی به خروج از جمع نیاز دارد ، و کودک این را نمی داند.بچه های نه و ده ساله که هرگز از ناحیه پدر و مادرشان به خروج از جمع مجبور نشده اند شخصا در معرض فشار و تشوسق از میان جمع خارج می شوند.خارج کردن کودک از کنترل خارج شده از میان جمع نه تنها به او ، بلکه پدر و مادر او کمک می کند.

والدین ناراحت و بیش از اندازه متوقع به سادگی بچه ها را از کنترل خارج مش کنند.

وقتی کودک به فرمان پدر و مادر تن نمی دهد ، زمان خارج کردن او از میان جمع است .این فرصت مناسبی است تا کودک بخارهای احساسی تند را تخلیه کندبچه ها نیاز دارند تا با موانع ومحدودیتهای ناچاری زندگی مواجه شوند . نیاز دارند که در برابر این محدودیته مقاومت کنند و این مقاومت را احساس نمایند.این مقاومت به کودک کمک می کنند تا به احیای قدرتمندی از خود برسد.در ابتدا احساسات منفی تحت تحت مقاومت باید احساس و تخلیه شوند.

تخلیه احساسات منفی

وقتی کودک را به اتاق خودش می فرستیم مدتی در آنجا تنها بماند به لایه های عمیق تر احساسات خود پی می بریم . کودک با لمس احساسات عمیق تر خشم اندوه و هراس ، احساسات منفی خود را تخلیه می کند.
خروج از میان جمع ابتدا کودک را خشمگین و ناراحت می کند.لحظه ای دیرترنوبت به گریه و احساس اندوه و رنجش می رسد.بعد از آن احساس هراس وآسیب پذیری فرا می رسد.در مدت چند دقیقه،همه این ناراحتیها بر طرف می شود و کودک به طرزی معجزه آسا کنترل از دست رفته را باز می یابد.
وقتی کودک را از میان جمع خارج می کنیم و او را به اتاق خودش می می فرستیم،تمام ناراحتیها و احساسات منفی اش به پایان می رسد.
خروج از میان جمع نیاز دوست داشتن و مورد مهر و عشق قرار گرفتن را مجددا در کودک زنده می کند و میل به همکاری را در او افزایش می دهد.وقتی بچه ها را به اتاق خودشان می فرستید،فرصتی پیدا می کنید تا مطابق میل شما رفتار کنند.
بچه ها بهشتی هستند.با این میل متولد می شوند که پدر و مادرشان را راضی کنندوآنچه را لازم دارند به دست آورند.بچه ها برای اینکه بقا و دوام داشته باشند به عشق و حمایت نیاز دارند.بنابراین آنها با میل به همکاری و راضی کردن دیگران متولد می شوند تا به عشقی که به آن نیاز دارند برسند.

روش درست خارج کردن کودک از میان جمع

روش درست وایده ال خارج کردن کودک از میان جمع این است که پدر و مادر او را به اتاق خود بفرستند و در اتاق را هم ببندند.طبیعی است که کودک برای خروج از اتاق تلاش کند.توجه داشته باشید که بچه ها قرار است مقاومت داشته باشند. وقتی در اتاق را به روی کودک می بندیم به او احساسی از ترک شدگی و بی اعتنایی می دهیم.این حادثه به خصوص برای بعضی از بچه ها از اهمیت فراوان برخردار است.وقتی از روش به اتاق خود فرستادن کودک استفاده مکرر بکنیم،تلاش او برای خروج از اتاق کمتر می شود.
معمولا در ازای هر سال که از عمر کودک گذشته یک دقیقه در نظر گرفته می شود.از این رو کودک چهارساله،باید چهاار دقیقه در اتاقش تنها بماند.به همین شکل کودک شش ساله به زمان تنها ماند شش دقیقه ای نیاز دارد.وقتی این موضوع را با والدین در میان می گذاریم باور نمی کنند که مؤثر واقع می شود،اما واقعیت این است که تأثیر می کند.به اتاق خود فرستادن کودک از دوسالگی به بعد جواب می دهد.
بعد از چهارده سالگی،به اتاق فرستادن معنا و مفهومش را از دست می دهد.نوجوانها اگر در سنین کودکی به اتاق خود فرستاده نشده باشند به این برنامه نیاز پیدا می کنند.به خصوص در زمانی که مؤدبانه حرف نمی زنند و به توصیه های پدر و مادر عمل نمی کنند.
اکنون ببینیم وقتی کودک چهار ساله ای را به اتاق خودش می فرستید چه اتفاقی می افتد.در شروع کودک چهار ساله مقاومت می کند.حتی ممکن است مجبور شوید او را از زمین بردارید و به اتاق خودش ببرید.اتاقی که کودک را به آنجا می فرستید می تواند اتاق خودش یا هر شخص دیگری باشد.کودک ابتدا خشمگین می شود،بد خلقی می کند و سعی می کند از اتاق بیرون رود.بعداز حدود دو دقیقه،از تلاش برای خروج از اتاق خودداری می کند،به راحتی بیشتری تسلیم می شود و شروع به گریه می کند.با گذشت یک دقیقه،گرفتار احساس هراس می شود.در این لحظه ممکن است حتی انگشتان کوچکش را زیر در ببرد و التماس کنان بخواهد او را از اتاق بیرون بیاورید.
در این لحظه به این نکته توجه داشته باشید که تایک دقیقه دیگر مهلت حبس شدن در اتاق پایان می پذیرد. در این زمان بهتر است شما به کودک اطمینان خاطر بدهید که در همان جایی که هستید باقی خواهید ماند و جایی نخواهید رفت،می توانید به او اطمینان دهید که به زودی از اتاق خارج خواهد شد.

توضیح علت خارج کردن کودک از میان جمع

وقتی بچه ها سؤال می کنند که چرا باید به اتاق خلوت خود بروند،جواب ساده این است که:«وقتی از کنترل خارج می شویم به این زمان احتیاج داریم.»نیازی به ذکر ایبن مطلب نیست و درست هم نیست اگر به کودک بگوییم:«بچه ای که کار اشتباه کرد، باید به اتاق خودش برود.»تنها هدف استفاده از روش فرستادن کودک به اتاق خود؛این است که او را به تخلیه احساسات ناخوشایندش وادار کنیم و شرایطی فراهم سازیم که کودک تحت کنترل قرار بگیرد.
بچه ها نیاز ندارند که به کار اشتباهی که کرده اندفکر کنند.وقتی پدر و مادر بیش از اندازه با بچه ها از درست و نادرست حرف می زنند،تنها مطلبی که بچه ها می آموزند،احساس گناه است.به جای اینکه به بچه ها بگوییم کدام کار درست است و کدام کار نادرست،روش بهتر این است که از آنها رفتارهای ویژه ای را انتظار داشته باشیم و همکاری بیشتر آنها را طلب کنیم.وقتی بچه ها تن به همکاری می دهند،خود به خود می آموزند که درست و نادرست کدام است،خوب و بد کدام است،نیازی نیست که به بچه ها بگوییم آنها بد هستند و اشتباه می کنند.
استفاده از روش فرستادن کودک به اتاق خود باید جای کتک زدن را بگیرد.وقتی کودک را به اتاق خلوت می فرستیم ارتباط او را با احساساتش برقرار می سازیم و میل به همکاری را در او زنده می کنیم.وقتی بچه ها را مجازات می کنیم یا به کپل آنها می زنیم زمینه ای فراهم می سازیم که وقتی از کنترل خارج شدند دیگران را مجازات کنند،اما کودکانی که به اتاق خلوت خود فرستاده می شوند در مقام مجازات خود یا دیگران بر نمی آیند.
بالغهایی که در کودکی مجازات شده اند،به مجازات خود و دیگران ادامه می دهند.اما بالغهایی که در کودکی مجازات نشده اند از خود و از دستهایشان برداشت بهتری دارند و بهتر می توانند به خواسته های خود برسند.

چهار اشتباه رایج

بسیاری از والدین معتقدند که از روش خارج کردن فرزندان خود از جمع استفاده می کنند اما مؤثر واقع نمی شود.از میان جمع خارج کردن بچه ها مؤثر واقع می شود مشروط بر آن که از این روش به درستی استفاده شود.چهار اشتباه رایجی که والدین در این زمینه انجام می دهند عبارتند از:
1-تنها از روش فرستادن کودک به اتاق خود استفاده می کنند.
2-به قدر کافی از روش فرستادن کودک به اتاق خود استفاده نمی کنند.
3-انتظار دارند فرزندشان ساکت و بی حرکت بنشیند.
4-از فرستادن کودک به اتاق خود به عنوان یک مجازات استفاده می کنند.
1-استفاده بیش از اندازه از روش فرستادن کودک به اتاق خود
استفاده تنها از روش فرستادن کودک به اتاق خود و استفاده نکردن از سایر روشهای تربیتی از اثر بخشی این روش می کاهد.از روش فرستادن کودک به اتاق خود باید به عنوان آخرین راه چاره استفاده شود.درست همانطور که بدن به ویتامین ث احتیاج دارد،نیازهای دیگری هم دارد.ویتامین ث به تنهایی برای سالم نگه داشتن انسان کافی نیست.اگر با کمبود ویتامین ث رو به رو باشد باید آن را مصرف کنید زیرا در سلامتی شما اثر می گذارد.در این شرایط اگر سایر مواد غذایی و سایر ویتامینها به بدن شما برسد،تامین کمبود ویتامین ث می تواند بسیار مؤثر باشد.اما اگر تنها مواد غذایی سرشار از ویتامین ث را مصرف کنید،این مصرف روی سالم نگه داشتن شما اثری بر جای نمی گذارد.به همین شکل هر یک از مراحل تربیت مثبت برای جلب همکاری کودک ضرورت دارد.
2-استفاده ناکافی از روش کودک به اتاق خود
در حالی که بعضی از والدین از روش فرستادن کودک به اتاق خود بیش از اندازه استفاده می کنند به والدینی بر می خوریم که به اندازه کافی از این روش استفاده نمی کنند.می گویند فرزندانشان به حرف آنها گوش نمی دهند:از جمله مادر می گفت:«به پسرم می گویم روی تختخواب پرش نکند،اما پسرم می خندد و به کارش ادامه می دهد.»
این نشانه بارزی است که این مادر از روش فرستادن کودک به اتاق خود به اندازه کافی استفاده نمی کند.فرستادن کودک به اتاق خود،به پدر و مادر کنترل و اختیار می دهد.اگر کودک شما می خندد و شما را نادیده می انگارد،به روشنی این کودک از کنترل شما خارج است و بیشتر از این به خروج از جمع نیاز دارد.این والد باید فرزندش را از روی زمین بلند کند و او را به اتاق خودش بفرستد.
اگر کودکی صرفا می خندد و شمی را نادیده می انگارد
او از کنترل شما خارج است.
بعضی از والدین می گویند فرستادن کودک به اتاق خود بی تأثیر است زیرا کودک روز بعد رفتار قبلی اش را تکرار می کند.این والدین به اشتباه گمان می کنند اگر قرار باشد روش فرستادن کودک به اتاق خود مؤثر واقع شود،او دیگر نباید کار سابقش را تکرار کند،باید پیوسته همکاری کند و اقدامی به عنوان مقاومت انجام ندهد.فرستادن کودک به اتاق خود قرار نیست اراده کودک را بشکند و در او اطاعت و فرمانبرداری ایجاد کند.برعکس باید اراده کودک را تقویت کند و میل او را به همکاری افزایش دهد.
بچه ها،بچه باقی می مانند و از کنترل خارج می شوند.استفاده منظم از روش فرستادن کودک به اتاق خود،به معنای بی تأثیر بودن این روش نیست.بچه های فعال و پر جنب و جوش بیش از سایر بچه ها به این روش احتیاج دارند.اگر کودک شما نیاز دارد که دفعات بیشتری از جمع خارج شود،این هر گز بدان معنا نیست که اشکالی در او یا اشکالی در روش تربیتی شما وجود دارد،بلکه نیاز فرزند شما را می رساند.تعداد فرستادن کودک به اتاق از یک کودک تا کودک دیگر متفاوت است.ممکن است برای یک کودک روزی دو بار،برای کودک دیگر هفته یا ماه یا سالی دو بار لازم باشد.
والدین بیش از اندازه ملایم به قدر کافی از روش فرستادن کودک به اتاق خود استفاده نمی کنند.این والدین به جای اینکه بر فرزندانشان مسلط باشند به آنها آزادی عمل بیش اندازه می دهند.نمی توانند جیغ کشیدن یا گریه کردن فرزندشان را تحمل کنند و به همین جهت برآنند که پیوسته آنها راآرام کنند.
ممکن است کودک به قدری در برابر خارج شدن از جمع مقاومت کند که پدر و مادر حاضر نباشند از این روش تحت هیچ شرایطی استفاده کنند.وقتی بچه ها بیش از حد معین از خود مقاومت نشان دهند،نشینه بارز آن است که پدر و مادر احاطه لازم را ندارند و از روش فرستادن کودک به اتاق خود به قدر کافی استفاده نمی کنند.
3-انتظار ساکت نشستن کودک
بعضی از والدین،فلسفه فرستادن کودک به اتاق خود را درک نکرده اند.انتظار دارند کودک ساکت و بی صدا بنشیند و اعتراض نکند.فرستادن کودک به اتاق خود از آن روست که می خواهیم احساسات منفی او تخلیه شود و از شدت ناراحتی او بکاهد.
فرستادن کودک به اتاق خود از آن رو مؤثر واقع می شود که به کودک امکان مقاومت بیشتری می دهد.از این رو تشویق کردن کودک به تسلیم شدن و مقاومت نکردن،با خارج کردن او از جمع منافات دارد.بچه ها باید بتوانند آزادانه در برابر خروج از میان جمع مقومت کنند،قرار نیست از این کار خوششان بیاید،قرار هم نیست که ساکت و آرام باشند.
4-استفاده از روش خارج کردن کودک از میان جمع به عنوان یک مجازات
چهارمین اشتباه والدین این است که فرستادن کودک به اتاق خود را مجازات در نظر می گیرند.با آنکه ممکن است به خود بچه ها این احساس دست بدهد که مجازات می شوند،پدر و مادر باید مراقب باشند که از این روش به عنوان یک مجازات استفاده نکنند.همان طور که قبلا توضیح دادیم تربیت فرزندان با استفاده از ایجاد فضای رعب و هراس،برای رام کردن و به راه آوردن بچه ها،آنها را تهدید به مجازات می کند.ممکن است به سادگی خروج از میان جمع به اقدامی تهدید آمیز تبدیل شود و پدر و مادر بخواهند از آن برای کنترل فرزندان خود استفاده کنند.در بسیاری از موارد پدر و مادر از لحن تهدید استفاده می کنند:«اگر از این کار دست بر نداری تو را به اتاق خودت می فرستم.»این طرز برخورد شبیه این گفته مادران است که:«اگر شیطنت بکنی،وقتی پدرت به خانه بیاید به او می گویم تا خدمتت برسد.»و یا:«اگر از این کارت دست نکشی تو را کتک می زنم.»
تهدید قرنها مورد استفاده قرار داشته است،اما در یک جامعه آزاد،روش تربیتی مبتنی بر ایجاد فضای رعب و هراس کارایی خود را از دست داده است.

انعطاف پذیری در برابر تسلیم شدن

انعطاف به خرج دادن در برابر بچه ها و برآورده ساختن نیاز آنها،جرم و جنایت نیست.به جای آن پدر و مادر با انعطاف این پیام را مخابره می کنند که به صحبت های فرزندانشان گوش می دهند،به خواسته هایشان احترام می گذارند و از انعطاف کافی برخوردارند.
اما تسلیم شدن موضوع متفاوتی است.تسلیم شدن بچه ها را لوس می کند و از آنها موجوداتی متوقع می سازد.توجه داشته باشید که بیشتر دادن به بچه ها آنها را لوس نمی کند،اما بیشتر دادن به آنها به منظور اجتناب از برخورد با آنهاست که اشتباه می باشد.بچه ها باید بارها و بارها تجربه کنند که پدر و مادر آنها رئیس هستند،آنها اختیاردارهستند و تصمیم گیری به عهده ی آنهاست.بچه های لوس این مهم را فراموش می کنند و متوجه نیستند که رئیس کیست و صاحب اختیار چه کسی است.
وقتی بچه ها را به اندازه کافی از میان جمع خارج نمی کنیم،آمادگی بیشتری برای بدخلقی کردن پیدا می کنند.در نتیجه وقتی آنها را سرانجام به اتاق خود می فرستیم،بدخلقی باز هم بیشتری نشان می دهند.در این شرایط سرانجام وقتی از روش فرستادن کودک به اتاق خود به طور منظو و به قاعده استفاده می کنیم از شدت بد خلقی و مقاومت او کاسته می شود.
پدر و مادر با کمی دقت حتی می توانند متوجه شوند چه زمانی فرزندشان به گریه احتیاج دارد.گریه کردن یکی از بهترین روشهای تخلیه استرس است که به احساس بهتر منتهی می شود.وقتی کسی یکی از بستگان نزدیکش را از دست می دهد،با سوگ گذاشتن بر اوست که به آرامش می رسد.به همین شکل وقتی بچه ها نومیدی و ناراحتی را تجربه می کنند با گریستن و بد خلقی کردن از شدت ناراحتی می کاهند.
بعضی از والدین گمان می کنند اگر فرزندشان گریه کند،نشانه آن است که آنها او را ناراحت کرده اند،و به اشتباه گمان می کنند در حق فرزندانشان ظلم کرده اند.اما همین اشخاص وقتی احساس کنند کاری از دستشان ساخته نیست فرزندانشان را کتک می زنند و آنها را تهدید می کنند.بیرون بردن فرزندان از میان جمع در آنها تألمی ایجاد می کند که باید آن را تخلیه کنند و به آرامش برسند.

زمان به اتاق خود فرستادن

هر وقت تهدید کنید که کودک را به اتاق خود خواهید فرستاد،در واقع او را تهدید به مجازات کرده اید.پدر ومادر به جای اینکه فرزند خود را این گونه تهدید کنند،بهتر است عملا او را به اتاق خودش بفرستند.بهترین زمان فرستادن کودک به اتاق خود،وقتی است که به او فرصت داده اید به فرمان شما پاسخ دهد.اگر پس از چند فرمان تکراری کودک همچنان در براب شما مقاومت کرد،احتیاج دارد که از میان جمع خارج شود.با آنکه ممکن است کودک خارج شدن از میان جمع را مجازات تلقی کند،مادام که شما خارج کردن کودک از جمع را مجازات تلقی نکنید،رفتار شما مجازات نیست.شما از آن جهت کودک خود را از جمع خارج می کنید،زیرا به آن احتیاج دارد.
اگر شما به کودک خود هشدار بدهید که اگر به دستور شما رفتار نکند او را به اتاق خودش می فرستید،از روش تهدید به مجازات محسوب می شود.ایجاد کردن فضای رعب و هراس موقعیت شما را در کار فرماندهی تضعیف می کند.
تا سه می شمارم اگر مطابق میل من رفتار نکردی باید به اتاق خودت بروی
بعد از نه سالگی این شرایط تغییر می کند.بچه ها حالا بهتر می توانند احساساتشان را کنترل کنند و به اندازه گذشته نیاز دارند به اتاقشان بروند.حالا احساساتشان را تجربه می کنند و می توانند خودشان را از شر آنها خلاص کنند.در این مورد به کودک فرصتی بدهید تا خودش را کنترل کند.
حالا وقتی کودک در برابر دستور پدر و مادر مقاومت می کند،پدر مادر می توانند به او بگویند که تا سه می شمارند،اگر به حرف آنها گوش نداد باید به اتاق خودش برود.بعد می گویند«یک»،این بدان معناست که اگر کودک خودش را کنترل کرد نیازی نیست به اتاق خودش برود.اگر چند دقیقه ای گذشت و کودک همچنان به مقاومت خود ادامه داد،پدر یا مادر می گویند«دو»معنایش این است که کودک یک فرصت دیگر برای تن دادن به خواسته پدر و مادر عدد سه را اعلام می کنند و کودک باید به اتاق خودش برود.

وقتی فرستادن کودک به اتاق خود اثر نمی کند

بعضی از والدین می گویند:«روش به اتاق خود فرستادن در موردئ نوجوان من کارایی ندارد.حتی نمی توانم او را به انجام دادن این کار وادار کنم.می خندد و راه خودش را می گیرد و می رود.»بار دیگر این نشانه مقاومت بچه ها در برابر روشهای منسوخ گذشته است.می توانید از روش مثبت تربیت فرزندان استفاده کنید و به نتیجه مطلوب برسید.مطمئن باشید که بلافاصله جواب می دهد.
فرستادن کودک به اتاق خود از آن رو مؤثر واقع می شود که به کودک امکان مقاومت می دهد.بعضی از بچه ها به قدری با میل به راضی کردن پدر و مادر خود فاصله گرفته اند که بلافاصله و بدون هرگونه اعتراض به اتاق خودشان می روند.بسیاری از آنها تنها بودن را به بودن در کنار پدر و مادر خود ترجیح می دهند.این بچه ها از میل راضی کردن پدر و مادر یا هدایت شدن از سوی آنها،فاصله گرفته اند.بعضی از بچه ها نمی خواهند پدر و مادرشان را خوشحال کنند و یا نمی خواهند از سوی آنها راهنمایی شوند.در این شرایط برایشان مهم نیست اگر تنها شوند.بچه ها این گونه دلگیری خود را از پدر و مادر به نمایش می گذارند.اغلب اوقات،کودکان رنجیده از پدر و مادر به طیب خاطر به اتاق خود می روند تا نشان دهند که این برایشان مهم نیست.

دلیل مؤثر واقع شدن پنج مهارت

پنج مهارت تربیت مثبت از آن رو در دوران ما مؤثر واقع می شوند،زیرا زمانه تغییر کرده است،فرزندان ما هم تغییر کرده اند.در یک جامعه آزاد باید روشهای تربیتی خود را امروزی کنیم و آن را با شرایط و مقتضیات روز تطبیق دهیم.به طور خلاصه پنج مهارت تربیتی نوین از این قرارند:
1-برای ایجاد همکاری به جای دستور دادن خواهش کنید.
2-برای به حداقل رساندن مقاومت وبهبود ارتباط گوش بدهید و توجه داشته باشید.
3-برای افزایش انگیزه پاداش بدهید-مجازات نکنید.
4-برای نشان دادن قاطعیت فرمان بدهید.
5-برای حفظ کنترل از روش فرستادن کودک به اتاق خود استفاده کنید.